یه دنیا تشنگی تو عمق چشمامه
 
ببین امشب قصاص از اشک می گیرم
 
ببین می مونم امشب تا سحر یا نه
 
دوباره مثل هر شب ساده می میرم

یه بغض مرده رو لبهام ماسیده
 
نمیشه اسمتو آروم بشمارم
 
ببین از بس دلم با خاک خوابیده
 
شبیه مرده های زیر آوارم

کجا باید تو رو پیدا کنم امشب
 
کدوم سقفه که مال هردومون باشه
 
نمی بینی چقدر از هم جدا موندیم
 
کدوم روزه که تو آغوش شب جاشه

بیا دستامو از این فاصله بردار
 
بذار باور کنم احساس بارونو
 
همیشه باید از آخر کسی باشه
 
که لمسش تر کنه چشم پشیمونو...

نظرات 1 + ارسال نظر
مرد باران دوشنبه 9 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 03:16 ب.ظ http://rainct.blogsky.com

گله دارم عزیز!
گله دارم! به ما سر نمیزنی!
موفق باشی...
ضمنا" نمیدونم اینو دیدی یا نه، اما اگه ندیدی حتما" ببینش: http://elite.wision.info

مرد باران
mohammadblogs@yahoo.com
http://rainct.blogsky.com
سال 1387 هـ.شـ.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد