رنگین بی درنگ
وقتی که آبرو می فروشد
دستفروشی پیر در بساط
وقتی نگاه دختری
نغمه ی گناه می خواند
از پشت حجاب
وقتی رنگها
بی درنگ
بی رنگ می شوند
ای دریغ
دلها از مهر تهی از
کینه ها غوغا می شوند
****
چشمانم پیر می شود
رو به غروبم
من
من
آخرین کمان رنگین روزگارم
سلام
احوال شما؟
خوب دیگه مهندسیه و هزار دردسر :دی
خوب نمی دونستم آپ کردی
اما اول شدم
خیلی قشنگ بود
آبی تر از آنیم که بی رنگ بمیریم
از شیشه نبودیم که با سنگ بمیریم
تقصیر کسی نیست که اینگونه غریبیم
شاید که خدا خواست که دلتنگ بمیریم
خوب دیگه من احتمالا یه مدتی نمیتونم بیام نت دیگه باید برم سر درس و ....
موفق باشی
به الهه سلام برسون
کسی اینجاست؟
هلا! من با شمایم، های!... می پرسم کسی اینجاست؟
کسی اینجا پیام آورد؟
نگاهی ،یا که لبخندی؟
فشارِ گرمِ دست دوست مانندی؟
و می بیند صدائی نیست،نورآشنائی نیست،حتی از نگاه مرده ای
هم رد پائی نیست.
صدائی نیست الا پت پتِ رنجور شمعی در جوار مرگ.
ملول و با سحر نزدیک و دستش گرمِ کار مرگ،
وز آن سو می رود بیرون،بسوی غرفه ای دیگر،
بامیدی که نوشد از هوای تازهء آزاد،
ولی آنجا حدیثی بنگ و افیون است – از اعطای درویشی که
می خواند:
جهان پیر است و بی بنیاد،از این فریاد کش فریاد
ــــــــــــــــــ
درود و بدرود. فعلا
به نام خدا
سلام ایمان جان...! خوبی؟
سال نو مبارک! بعد از مدتا بلاخره وبلاگ دوستانه رو آپ کردم دوست داشتی بیا عزیزم....! یا حق!
سلام
خوبی آقا ایمان
واقعا عالی بود
مخصوصا عکس و این آخرش که :
چشمانم پیر می شود
رو به غروبم
من
من
آخرین کمان رنگین روزگارم
خیلی زیبا بود
موفق باشی
قربانت
فعلا...
--------- یا حق !---------
سلام
نمیدونی تو این چند ماهه چقدر دلم برات تنگ بود...
کجایی؟
داشت دیگه یادم میرفت .........
سلام ایمان جون خودم
الهه خانوم دعوا نکن بالاخره یه چیزیشم به ما میرسه دیگه دیییی
خیلی قشنگ بود فقط بپا نگیرنت
خوش باشی گلم
خدا نگهدار همگی
سلاااااام!
حال شما؟
چه عجب!! بالاخره آپ کردی! شعر خیلی قشنگی بود قشنگ و قابل تامل...
به منم سر بزن آپ کردم منتظرما!!!
سلام دوست گلم
اولین بار که به وبلاگت سر می زنم
اما پشیمون که چرا زودتر نیومدم
خداییش خیلی قشنگه
خوشحالم که با وبلاگت آشنا شدم
امیدوارم بتونیم دوستای خوبی باشیم
قربانت
محیا
دلها از مهر تهی از کینه ها غوغا می شوند......
واقعآ
من آپم ، خوشحال می شم بهم سر بزنی
...تو خاموشی خونه خاموشه...شب آشفته گل فراموشه...بخواب که امشب پشت این روزن شب کمین کرده روبه روی من...
------------
** حضرت عشق ** برای اولین بار در سال ۱۳۸۶ به روز شد !
منتظر حضور گرمت هستم
قربانت
راستی با تبادل لینک موافقی ؟ خبرم کن خوب ؟
فعلا....
----------- یا حق !---------
این زندگی غمزده غیر از قفسی نیست
تنها نفسی هست ولی هم نفسی نیست
این قدر نپرسید کجا رفت و کی آمد
اشعار پراکنده ی من مال کسی نیست
منتظرممممممم