عذاب دل من

به عذابی که با زخم  و درد همراه است

زخم و دردی که از دوری تو بر جان و دلم نشسته

جان و دلی که همه در پای تو خاک شد

خاکی که در برابر راه تو کنار می رود که مبادا تو را آزرده کند

آری تو را وعده دادند به دوری و هجران

هجران از خود و خود

خودی که تو باشی و خودی که او باشد

اویی که تو را نادیده گرفت و رفت

رفتنی که دیگر بازگشتی ندارد

آری

رفت و تو را تنها گذارد در دنیایی که فقط تویی و خدا

دنیای عروسک های وحشی

گرگهای بیابانُ سنگهای روان

و دریاهای خاموش

کوه های ژست و چاههای مرتفع

در این دنیای وارونه در این دنیای بی معنی

به دنبال چه می گردی ؟

به دنبال وعده ای می گردی که تو را به آن دل خوش کردند

ولی تو نمی دانی که این وعده

همان آتش جهنم است

جهنم دوری از معشوق خود

نظرات 20 + ارسال نظر
مجتبی سه‌شنبه 18 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 05:15 ق.ظ

سلام ایمان جون
حالت که خوبه انشاالله
خیلی متن جالبی بود ولی مگه عشق بدون مشقت هم هست؟ همیشه تا بوده وفا و ناز و عشوه معشوق بوده. بهتره زیاد به خودمون سخت نگیریم ;)
خدا نگهدارت باشه گلم

امین سه‌شنبه 18 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 08:34 ق.ظ http://samin.mihanblog.com

سلام اقا ایمان
متن بسیار جالبی بود دقیقا در این دنیای وارونه در این دنیای بی معنی به دنبال چه می گردی ؟

ممنون .هر وقت اپ کردی خبر بده.
در ضمن من شما را لینک کردم.

امین سه‌شنبه 18 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 08:35 ق.ظ http://samin.mihanblog.com

الهی در شب فقرم بسوزان
ولی محتاج نامردان مگردان
عطا کن دست بخشش همتم رو
خجل از روی محتاجان نگردان
الهی کیفرم رو میپذیرم
که از تو ذات خود رو پس بگیرم
کمک کن تا که با ناحق نسازم
برای عشق و آزادی بمیرم
خدایم ای پناه لحظه هایم
صدایت میزنم با گریه هایم
صدایت میزنم بشنو صدایم

افسانه سه‌شنبه 18 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 10:34 ق.ظ http://dehkadeyeroya.blogsky.com

سلام
شعر جالبی بود
موفق باشی...

ندا سه‌شنبه 18 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 01:20 ب.ظ http://daftarezendegi.blogsky.com

سلام ایمان خوبی؟؟
چرا نوشتی جهنم دوری از معشوق ؟ دلت میاد اینو نگو بگو یه حبس موقت یه امید به رسیدن دیگه هیچوقت نگو جهنم .دلم گرفت بد جور .انتظار دلنشینه مطمئن باش و دیگه اینکه
دیر گاهیست لبانم خاموش ،اما دلم خروشان است.
دیگر قلم هم در دستانم می لرزد،
نمیدانم چرا اینگونه سرشار از تهی گشته ام؟
چرا شعر هم از من گریزان است؟...
خدایا تنها تو میدانی که خاموشیم از دوری اوست و شاید وصال او در خور من نیست !
باز تو میدانی که دیدگانم از او خالی است اما دل ، لبریز از یاد او ..میدانم تنها تو بدادم خواهی رسید
آرام باش و منتظر .همین

ندا سه‌شنبه 18 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 01:22 ب.ظ http://daftarezendegi.blogsky.com/

از خدا پرسیدم: عشق یعنی چه؟
گفت: عشق همان است که وقتی عاشق می شوی،
در چشمهایت احساس می کنی.
و این دلیل آن است که خدایم از چشمهایم حال دلم را می شناسد و میداند که لبریزم از خواستن از عشق

حضرت عشق-مریم سه‌شنبه 18 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 07:50 ب.ظ http://anooshka.blogsky.com

برام دعا کن .. همین ...
پستت... نمیدونم .. ولی زیبا بود

غریبه آشنا چهارشنبه 19 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 01:52 ب.ظ http://apotheosc.blogsky.com

سلام

نمیدونم چی باید نوشت

اما زیباست

دوست داشتی بیا پیشم

یا علی

افسانه چهارشنبه 19 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 02:00 ب.ظ http://dehkadeyeroya.blogsky.com

سلام
دهکده رویا بروز شد
منتظر حضور گرم شما...
اگه میشه آی دی منو ادد کن

گمگشته چهارشنبه 19 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 08:26 ب.ظ http://ghediseh2000.persianblog.com

زیبا بود و عمیق و پر حس... ممنون برای بخشش سخاوتمندانه این همه حس نیکو...

الهه پنج‌شنبه 20 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 04:52 ب.ظ http://elaheyebaran.blogsky.com

سلاااام...خوبی؟ زود به زود به روز می کنی آق داداش..زیبا بود مثل همیشه...
موفق باشی

ندا پنج‌شنبه 20 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 07:17 ب.ظ

سلامی به گرمای دلی بیتاب
خطا از من است، می دانم.
از من که سالهاست گفته ام "ایاک نعبد"، اما به دیگران هم دلسپرده ام.
از من که سالهاست گفته ام " ایاک نستعین" ، اما به دیگران هم تکیه کرده ام.
اما رهایم نکن... بیش از همیشه دلتنگم... به اندازه ی تمام روزهای نبودنم..
منتظرممم

ندا جمعه 21 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 10:16 ق.ظ http://daftarezendegi.blogsky.com/

سلاممممم
نمیدونم دیشب برات چه جور شبی بود ولی امیدوارم توفیق قرابت با معبود ابدی و ازلی قسمتت شده باشه .و امیدوارتر که ما رو هم فراموش نکرده باشی .
واقعا نمیدونم من از درک خیلی چیزا عاجزم و این شب که برام یه دنیا شرمندگی همراه داره ولی خوب ما علی رو داریم من میدونم شفاعت همه رو میکنه پس
یا علی گفتیم و عشق آغاز شد
روزگار به کام و قلبت مالامال از عشقی ابدی. فعلا

الهه شرقی جمعه 21 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 09:03 ب.ظ http://www.setarehadi.blogfa.com

سلام ایمان جان خوبی
باشه دیگه باهات قهرم
باشه
چرا خبرم نکردی که آپی هاننننننننن
باشه
ولی من نامرد نیستم
آپ کردم
منتظرم
متنتو نخوندم
چون خبر نداشتم آپی می خونم نظرم رو می گم
منتظرم
الهه شرقی

ندا شنبه 22 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 02:08 ب.ظ http://daftarezendegi.blogsky.com/

و چه زیبا و آرامش بخش است وقتی که دستا نم را به سوی آسمان می گشایم . چه زیباست زمانی که اشک همانند گوهری بر پهنای صورتم غلتان می شود و در حالی که نشانی از قلب پشیمان و شکست خورده ی مرا دارد . خدایا: چقدر مهربان باز مثل همیشه بارقه امید را روشن میکنی . چشمانم را به آسمان میدوزم به دستان پر سخاوت تو . غرق پشیمانی میشوم و لب می گشایم .. یا رب .. ای بخشنده بی همتا .. این کمترین رو به در گاهت کرده پر نیاز همرا با کوله باری از غفلت سر در گمی و پشیمانی مرا در یاب به حق این شب عزیز. کریما امشب این کمترین ذخیل میبندد بر آستانت میدانم روسیاهم ولی کسا نی را دارم که به شفاعتشان امید دارم علی را همان که بهترین بود برای فاطمه.. حسین را و قسمت میدهم به لب تشنه حسین... رضا را و فریاد میزنم یا ضامن آهو... بگذراز من و تمام بنده گان روسیاهت که تو ارحم الراحمینی و من ندای رحمتت را با گوش جان میشنوم . امشب ندای ربنا برایم ماندنیست و سمفونی عشق سر می دهد موذن و من بی ریا اشک میریزم و زیر لب زمزمه می کنم : خدایا چنان کن سر انجام کار ... تو خشنود باشی و ما رستگار . التماس دعا

حضرت عشق-مریم شنبه 22 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 09:01 ب.ظ

سلام ...
امشبم شبه قدر ...
واسم دعا کن ..
محتاجم به دعای شما

آریا یکشنبه 23 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 02:15 ب.ظ http://shabeniloofari.blogsky.com

nice
موفق باشی

ندا دوشنبه 24 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 04:20 ب.ظ

سلام خوبی؟؟؟
زدم بر طبل بی عاری .. کنم رسوا همه باری
نگویی ای ندا دیوانه گشتی ... که من دیوانه بودم کو شفایی
منتظرمممم

افسانه چهارشنبه 26 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 01:57 ب.ظ http://dehkadeyeroya.blogsky.com

سلام
دهکده ی رویا بروز شد.

افسانه چهارشنبه 26 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 09:00 ب.ظ

سلام
ممنون از حضورت
خوشحال میشم هر وقت آپ کردی منو خبر کنی
موفق باشی...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد